رزرز، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

رز

18 ماهه شدی !!

عزیزم! گل رزم   18 ماهت شد !! خوشگلم ، گل رزم سک سال و 6 ماه از ورودت به دنیای خاکی ما می گذره ! و چه شیرین گذشت !دوست دارم حس قشنگی و که به من دادی ! هر روز حساس تر می شم و مادرتر! هر روز بزرگ تر می شم و نگران تر ! و تو هم هر روز رشد می کنی ! و بزرگ تر ! و هر روز من و  بابا رو با تمام روش هایی که خداوند مهربون بهت یاد داده ما رو عاشق تر می کنی !!! دوستت داریم به نهایت ! یه عکس تو ادامه این عکس رو دقیقا 20 بهمن 1390 یعنی روز 18 ماهگیت بزور ازت گرفتم تا دوربینو دستم می بینی می خواهی بگیری خدت عکس بگیری !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ...
26 بهمن 1391

چند تا دونه حرف !!!

گل رز صورتی ام   واااااااااییییییییییی می دونی چند وقته برات ننوشتم !!! از بس شیطون شدی ! و اینکه من هم دیگه خونه ام !! بله عزیزم من دیگه سر کار نمی رم ، استعفا دادم بعد از 9 سال سابقه کار دیگه سرکار نمی رم می خواهم پیش دخترک کوچولوم باشم و بزرگ شدنش را ببینم !!   رئیس خیلی خیلی خوبم هم کاری کرد که بتونم بیمه بیکاری بگیرم ، خیلی ازش ممنونم . عزیزم این روزها خیلی کار ها می کنی کخصوصا آب بازی یکی از favorit های شما هستش ! هر جا آب ببینی می گی آب آب آب   از لیوان آبت تو هر چی آب می ریزی !! غذاتو باید حتما با سی دی baby signing time یا mommy & me  بخوری ! تا به آهنگ آخرش می ر...
26 بهمن 1391

شب یلدا

گل رز زندگی ما   عزیزم امشب پنجشنبه 30 آذر آخرین شب پاییزه و فردا زمستان شروع میشه !شب یلدا از این به بعد همیشه برای من یه خاطره خوب داره ، 2 سال پیش ما ورود تو را به خانواده به همه اعلام کردیم !!!! 2سال پیش وقتی مامی جون و پدر جون و مامانی و باباجون خونه ما جمع بودن ما هم به همه اعلام کردیم که یه موجود کوچولو قراره به جمع ما بپیونده و اون موجود کوچولو تو بودی ! عزیزم و تو الان در شب یلدای امسال 1 سال و 16 ماه و دو روزه شدی و کلی دل من و بابا رو می بری! من امسال دوباره همه رو دور هم جمع کردیم تا دوباره خاطره هایمان زنده بشود ! عزیزم امیدوارم تو هم که بزرگ شدی این سنت های قشنگو انجام بدی عزیزم امسال تو ...
6 دی 1391

16 ماه گذشت !

توت فرنگی من عشق من ، گل رز من امروز ٢٠ آذر ١٣٩١ ،١٦ ماهه شدی ! وای نمی دونم چطوری برایت بنویسم که خیلیییییییییییییییییییییییییییییی شیرین و دوست داشتنی و عروسک شدی! ولی نمیدونم چرا دلم گرفته !نمی خواهم هیچ لحظه ای بدون تو از دست بدم ولی این کار !!! نمی خوام بیام سر کار ولی مگه این وضعیت اقتصادی می زاره !! تو هم هی دای زود بزرگ می شی و مامی ناراحت از دست دادن لحظه های با تو نبودن !!!!!!  
20 آذر 1391

WoW!

عزیزکم رز قشنگ من دیشب یعنی ١٣ آّبان ١٣٩٠ روز عید غذیر ، ٣ نوامبر ٢٠١٢ روز به یاد ماندنی بود !! البته باید بگم شب به یاد ماندنی!!! من و بابا و گل رزم رفتیم به مامانی و بابا حسن شب به خیر بگیم شما هم طبق عادت جدید انگشت من را گرفته بودید و خودت را ه می رفتی ! یهو وایستادی منم گفتم بدو بیا بغل مامی !! تو هم اومدی و خودتو پرت کردی تو بغلم و دوباره بلند شدی ، این بار از من رد شدی ! و یک دور دور میز زدی ! خودت هم خوشحال برای خودت دست می زدی!‌کللللیییی ذوق کرده بودی و ما هم همینطور !! یک دور که می زدی می ایستادی و ما را نگاه می کردی ببینی برات دست می زنیم !! قربونت برم من کلی می خندیدی! خدایا ، خدای مهر...
20 آبان 1391

تاتی تاتی ! و یک قدم !!!

خدای من خدای من !! اولین قدم تو در تاریخ ٣٠/٧/٩١ ثبت شد!! رز من تو ٢ قدم خودت برداشتی !خودت !! وای یعنی اینقدر بزرگ شدی که می تونی راه بری !!! وای خوشگل خانم من می پرستمت !!! کیفت می گیری دستت می گی دَ! یعنی دَدَ قربونت بره مامان !!! راستی این رو هم بگم که الان تو ٧ تا دندون داری و ذندون هفتم را ٢٠ مهر کشف کردم !!!!!!!!!!!!!!! ...
1 آبان 1391

تو می ایستی!!!!!!!!!!!!!!!

وای خدای من !! چی می بینم !!! رز من ! گل رز خوشبوی من تو می ایستی !!! الان ٢٥ مهر ١٣٩١ است ! عزیزم تو اتاقت وایمیستی دست هاتو می گیری بالا !خودت هم می دونی داری چی کار می کنی !! وای خدای من رز من می تونه بایسته!! خودت هم خیلی خوشحال می شی خدای مهربون من شکرت شکرت شکرت!!! مواظب گل زندگی ما باش ...
1 آبان 1391

رز من !

سلام عزیزکم   وای فقط میخواستم بگم ببخشید ها ! وای من چی کار کردم ؟!؟! من تو را برای اولین بار دعوا کردم !!! خیلی پشیمون هستم ! آخه تو الان چی می فهمی !‌تو که نمی خواستی من را اذیت کنی !!!! خوشگلکم مامی دندونش خیلی درد می کرد رفته بودم دندان پزشکی ! وای تو هم اون شب کلی شیطون یعنی یه دیقیه نمی خواستی بری رو زمین فقط تو بغل من !!!!!!!!! دستور می دادی بریم این ور اون ور !! می گذاشتمت زمین گریه جیغ ، داد! عزیزم فک کنم تو هم می دونستی مامان ناراحته !!!!!! خلاصه یک بار این قدر عصبانی شدم زدم پشتت!!!! گذاشتمت تو تختت ! تا گریه کنی ! وای خودم الان گریه ام می گیره وقتی دارم برات می نویسم !!! مامی هم تنها بود ! وای خ...
1 آبان 1391

کارهای جدید !

عزیزکم !عشق من وای از دست این مامی تنبلت !الن خیلی وقته هیچی ننوشته برات !! نمی دونم چرا هی می خوام بیام بنویسم هی نمی شه !قربونت برم من تو خونه هم که اصلا اجازه نمی دی من دست به کامپیوتر بزنم ! قربونت برم من ، گل رز صورتی من نمیدونی چقدر شیطون شدی !!!! وای وای وای !تو خونه مامی جون که از صبح باید به همه کابینت ها سرک بکشی ، آیا همه چی سر حاش هست وگرنه تو بهم بریزی عاشق فریزر مامی جون هستی نمی دونم چرا ! شاید عاشق برفک هاش شدی ،‌خلاصه ولش نمی کنی !باید بغل من یا مامی جون ٣ ساعت بایستیم شما توی فریزرو دست بکشی نگاه کنی ! ماشین لباس شویی یکی از favourit هاست ! تو خونه خودمون هم چند تا کابینت داری می ری سراغش ! وای خوشگلم از د...
15 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رز می باشد