وقفه طولانی
گل رز قشنگ من
چند ماهه که وب لاگتو آپ نکردم ، خب دلایل مختلفی داره : اول که خب نمی زاری دست بزنم به لب تاب فوری میایی سراغش، دلیل دیگه تنبلی خودم ، یه دلیل دیگه هم یه حس عجیب از وقتی سر کار نرفتم این حس و گرفتم !!
ولی می خواهم دوباره فعال بشم همون مامی فعال که کلی کارها برای رز می کرد !!
عزیز خوشگلم دو سالت شد و من برایت تولد گرفتم داستان تولدت خیلی زیاده !!
خلاصشو می گم :
توت فرتگی من ، سه چهار ماه بود که تو فکر گرفتن تولد و مراسم و تزئیناتش بودم خودم می واستم درست کنم و این کارو کردم همه تزئیناتشو درست کردم !
کلی کار کردم کلی غذا کلی مهمون و کلی برنامه ! اولین حال گیریش کنسل کردن 4 تا از دوستای صمیمیم که بچه داشتن بود و بعدی هم مریضی تو !
روز قبلش یهو زدی زیر گریه ، گریه بد ها ، بدون دلیل نمی دونستم چی شده ، خلاصه ما با ترس و لرز تولد گرفتیم و کلی مهمون نیومد و من کلی ناراحت و یه غذا را یادم رفت خلاصه تو هم سرحال نبودی !
الان که فکر می کنم می بینم جچوری تون چند ساعت هم تحمل کردی
خلاصه زود رفتی خوابیدی ، و فرداش که رفتیم دکتر گفت گوشت داره عفونت می کنه و گریه ات برای اون بوده !
خوشگلم که مریض بوده و مامی نمی دونسته بمیرم من !
قربونت برم باید 10 روز آنتی بیوتیک می خوردی خلاصه خوب شدی
ولی خلاصه تولدت اینطوری گذشت و بز الان که فکر می کنم درس هایی از رفتارهای دیگران و حرف هاشون گرفتم که برای تو هم خوبه :
عزیزم به حرف دیگران که تو زندگیت دخالتی ندارند گوش نکن ، کسی که زیاد اصرار داره من صلاح تو را می خوام حتما یه ریگی تو کفشش داره !!!
چند تا عکس: